یادمه چهارشنبه نهم آذر بود که کنارت نشسته بودم و melody gym رو که پایه دار است محکم گرفتم تا وقتی باهاش بازی می کنی تکون نخوره ، یکهو دیدم کف یک پاتو گذاشتی روی زمین و بعد پای دیگت رو گذاشتی اسباب بازی تو گرفتی و ایستادی !!! من که باورم نمی شد از خوشحالی شروع کردم به دست زدن و بعد گریه ام گرفته بود ! و تو با تعجب به من نگاه می کردی عزیزم .واقعا خیلی هیجان انگیز بود..البته وقتی اولین بار سینه خیز یا چهاردست وپا رفتی هم خوشحال شدم ولی واقعا این یه چیز دیگه بود! در هشت ماه وپنج روزگیت دومین دندون هم جوونه زد و مارو بازهم خوشحال کرد! حالا که ماشالله هشت ماه ونیمت شده ،خیلی شیطون تر شدی ،در کابینت ها رو ب...